اسباب بازی
ضمنِ تشکر، تقدير و سپاس از همهي خالهها، عموها، داييها و عمّههايي كه در مناسبتهايِ مختلف و از جمله نوروز باستاني زحمت كشيده و برايِبچهها پُر سر و صدا ترين اسباببازي ها از قبيلِ:
شيپور!
ساز دهني
ســــــــــوت
انواعِِ جانورهايِ موزيكالِ صدا دار
صفحه كليدهايِ مختلف با بلندترين و جيغ ترينِ صوتها
توپهايِحاوي مايعات رنگي
را به عنوانِهديه انتخاب ميكنند؛
به استحضار مي رساند؛ به جِدْ در تلاشيم كه انشالله و به زودي براي قدمِ نورسيدهيِ ايشان جبران كنيم، جــــــــــــــــــــــــــبران ها!
پ ن:
اميرفندق مدّتهاست صفحهي موزيكي هديه گرفته كه از ساعت 10 شب به بعد از كنارش هم كه رَد شوي، طولاني ترين آهنگهايش را با صدايي كه فكرش هم ممكن نيست مينوازد! و همچنين يك الاغ كه قادر است ساعتها برقصد و صدا توليد كند بدون اينكه باطريش تمام يا حتي ضعيف شود؛ نمونه ي دوم در دو سفرِ اخير به اصرارِ آقايي كه هنوز نميتواند حرف بزند خانواده را همراهي كرده است،
شايانِذكر است اين دو اسباب بازي از محبوب ترين اسباب بازيهاي نامبرده نيز تلقي مي شوند!
امروز هم يك ساز دهني سبز عيدي گرفته است، مادرش خيلي بيشتر از ذوقِ احتماليش ذوق كرد ...