امیر رضا همه کس الی مامان و بابا دلدلامیر رضا همه کس الی مامان و بابا دلدل، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

اِليــــــــــــما

جـــــــــــــــــــادّه . . .

1392/7/13 9:47
نویسنده : اِليــــما
331 بازدید
اشتراک گذاری

درست همان وقتی که جاده از سفر برایت می گوید و

 تو سفر را ، جاده می دانی و مسیر رسیدن

همان زمانی که پسرک نگاهش را در پُشتِ پلك هايش پنهان كرده و وسعتِ پاهايش را به دستانت سپرده

وقتي سبزي سبزه ها و هزار رنگِ پاييز را رد مي كني و نگاهت مي رسد به كوه هايي كه خشكِ خشكند

آن لحظه هاي كه داريوش مانده است قبايِ ژنده اش را كجا بياويزد

پيام پشت پيام و تماس هاي پي در پي

بابايي كه تخمين مي زند بايد حوالي قزوين باشيم

مامان كه نوعِ ماكاروني شب را مي پرسد

ومن كه مي مانم ، بينِ ميل ِ به رفتن و ديرتر رسيدن و لذّتِ ديدنِ پايانِ انتظارشان؛ كدام را ترجيح دهم؟

و داريوش كه مانده است كه به بچه هايِ تو من و قتي يه روز يزرگ شدن، جوابش چه باشد؟

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (4)

زهرا (گل بهشتي من)
13 مهر 92 10:48
جاده هم يه قسمت مهم از سفره.
در مسير برگشت قطره هاي آخر كه بايد از دست ندي...چون چاشني لذت انتظار براي رسيدن داره.
ترجيحي نيست.همزماني قشنگيست!


همزماني قشنگيست!همزماني قشنگيست!
اين عالي بود د د د
غزاله
13 مهر 92 13:55
برگشتن از سفر همیشه قشنگه بی خاطره میری و با ذهنی که جای خالی نداره از پر بودن خاطرات برمیگردی.و این وجود دوست داشتنیهاست که روح تازه ای میده به زندگی.خوش اومدی....


سلام غزاله جان
ممنونم
شازده امیر و رها بانو
13 مهر 92 23:58
سلام الیمای عزیز
همیشه به سفر انشاالله که بهتون خوش گذشته باشه
تاشمال اومدین یه پیغامی میدادین همدیگه رو میدیدیم
من همیشه از راه رفت خیلى بیشتر خوشم میاد اصلا دوست ندارم جاده تموم بشه واقعا از دیدن جاده لذت میبرم مخصوصا پاییز


سلام دوستم
ممنونم
ا ا ا ا شماليد
ما گيلان بوديم ... شرق كيلان
مي دونستم حتما همديگرو مي ديديم
شازده امیر و رها بانو
14 مهر 92 0:06
اصلا خوب نیستیم الىما جان از بس از دست پسرکمان جیغ میزنیم داىم گلو درد داریم کسی هم درکمان نمیکندمربی پسرک هم داىم در حال ایرادگیری ست ببخشید سرتون رو درد آوردم


سلام
نه عزيزم چه سر دردي؟؟؟
ما حق داريم بعضي وقت ها خسته بشيم . . . حق داريم