دلْ لاگ
کاش همه ی آدم ها در دنیایِ حقیقی هم ، جایی برایِ ثبتِ احوالِ دلشان داشتند
ثبتِ احوالِ واقعی
جایی مثلِ دلْ لاگ
که حس و حال و وضع و احوالشان را در آن ،در چارچوبش، ثبت می کردند
آن وقت .. وقتی دنبالِ مخاطبِ خاصت می گشتی
با احترام واردِ دِلَش می شدی
چند پستِ تصادفی می خواندی ....
دو تا از آخر..... یکی از وسط ها..... و یکی یا دو تا هم از آن دورترها ...
بعد .... عنوانِ پست هایش را مرور می کردی
می رفتی سر وقتِ جعبه ی ِ نظراتش . . . اگر بسته بود یک نتیجه می گرفتی ... اگر برای نظراتِ مخاطبینش هیچ کلمه ای ننوشته بود به یک نتیجه ی دیگر می رسیدی ... و از نوع پاسخش خیلی چیزهای دیگر را کشف می کردی
به پیوندِ دوستانش که می رسیدی .. بودنش ... نبودنش برایت پیام داشت ...
انرژی صفحه هایِ دلش، کمکت می کرد برای تصمیم گیری
که رهگذری شوی و بگذری
و یا تو هم لاگ کنی، پیامِ مهرت را ....تا دوستیتان پا بگیرد ... جان دار شود و توشه ای بماند برای فرداهایی که در راه است
دیرتر نوشت:
بابا معتقدند، میهمان حرمت دارد ... حریمش باید امن بماند تا آرامشش تضمین شود...
بابا معتقدند اگر کسی "با هر پیش فرض قبلی" و به هر دلیلی به در خانه ات می رسد ... وقتی زنگِ خانه ات را به صدا در آورد ، نقشش عوض می شود ... می شود میهمان
و تکریمش واجب
بابا اینقدر اعتقادشان را مکرر گفتند و شنیدیم ، که ایمان آوردیم به اعتقادشان
کاش در این دنیای مجازی هم ، در هزار توی وبلاگ هایِ رنگی ، حواسمان به شان و منزلت آدم ها باشد ... یادمان بماند نهایتا و در بهترین حالت، رُخ در رُخ همیم ... هم قد و هم منزلت ... کاش از بالا به هم نگاه نکنیم ... باور کنیم دنیایِ مجازی ، قادر به پوشاندنِ این حس ها نیست ...این حس ها ی ناپسند مثل غرور مثل فخر ....بالا دیدن ها ... معلوم می شوند ...حتی از لابه لای حروف و نوشته ها...خودشان را نشان می دهند ...
کاش کمک می کردیم این پناهِ روزهای مبادا،این دنیای قشنگ مجازی، امن و ایمن بماند د د د د د د