امیر رضا همه کس الی مامان و بابا دلدلامیر رضا همه کس الی مامان و بابا دلدل، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 1 روز سن داره

اِليــــــــــــما

حاجی فیروز اومده ...

1391/12/5 21:30
نویسنده : اِليــــما
512 بازدید
اشتراک گذاری

حاجی فیروز اومده ...

 نه اینکه خودش با پاهایِ خودش آمده باشد، نه

راستش ب بهانه حراجِ آخر فصل رفتیم باغِ سپهسالار که انگار امسال یا دیر رفتیم یا ملخ بذرهمه ی چکمه هایش را خورده بود ... در عوضش درست همان جایی که بوی سیر داغ و پیاز داغ عمو آش فروش همیشه بلند است و آدم را وسوسه می کند، یک عموی مهربان دیگر بساط عیدش را بر پا کرده بود...

به اولین حاجی فیروزی که دیدم گفتم خیرِ سرم من امثال پسر دارم ... میهمانی تازه که خیلی از چند و چون زندگی در این حوالی نمی داند هر چند سال قبل همین روزها سربسته و خلاصه برایش گفته ام اما دردانه ی مادر آن روزها فقط می شنید تصویر که نداشت...

گفتم قرار است در کنار همه ی آموزه های دیگر سنت را هم برایش به تصویر بکشم از همین ۷ ماهگی درست مثل شب یلدا...

میهمان سفره ی سالی یک بار ما می شوی؟ قبول کرد به همین راحتی... اسکناس را که دادم برای اولین بار در همه ی عمرم من هم یک حاجی نوروز داشتم ...یک عمو نوروز مهربان

 نرگس های زمستانی

این گندم های در کنار عمو نوروز را هم از گلدان مامان بلند کردم ، روایت است اگر مدتی در آب بمانند سبز می کنند یعنی اگر عمری باشد می شوند سبزه های گندمی سفره ی هفت سین امسال

خانه یک کمی بوی عید گرفته هر چند هنوز هیچ کس برایش تکاندنش همتی نکرده است ....

دیرتر نوشت : آن ها که آن وسط هستند همان نرگس های زمستانی منند ؛ همان ها که امسال کمی دیر آمدند ؛درست اول بهمن ماه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (12)

الی مامی آراد
5 اسفند 91 1:57
مامان الی حسودیم میشه وقتی میبینم اینقدر خوشگل مینویسی


عاشقتم که اینقدر راحت گولم می زنی و حس خوب بهم منتقل می کنی


منم قرار بوده آخه الی مامان آراد باشم که الان الی مامان امیرم
اینا ب هم ربط داره باور کن
سمیه جون متحول
5 اسفند 91 9:52
راستش نمی دونم که این تصویر از آن نوستالوژی هاست یا در منار متن زیبای شما که قرار گرفته، یه چنین احساسی را به شما منتقل کرده است...نمکدان هایتان مرا یاد خریدنشان می اندازد...قرار بود با چیزی آن را هماهنگ کنید....اگرچه برای احساس کردن گرمای خانه شما(حتی از این فاصله دور)نیازی به هیچ گونه هماهنگی اشیا ندارد... مهم این است که شما و باباعادل و امیررضا خان خنده رو بهترین سه تایی هماهنگ هستید...شادی عیدتان مستدام


با تو ...
مامان پریناز
5 اسفند 91 10:34
چقدددددددددددددررررررر زیبا می نویسی....مرحبا

نوروزت پیشاپیش مبارک مامان خانوم.....به امید بغل کردن فرشته کوچولوت


متشکریم
فرشته کوچولو را همیشه می شود بغل کرد
مامان پریناز
5 اسفند 91 10:37
وای الان دیدم اشتباه فهمیدم....فک کردم نی نی تو دلته تو پست های قبلی دیدم نه بابااااااااااااا بغلته!!


چه اشکالی داره خیلی هم خوب
سمیه جون
5 اسفند 91 12:24
امروز مدیرمان با استفاده از مرخصی زایمان 9 ماهه مامان الی موافقت کرد...مامان الی می گوید که جلوی من موافقت کرده و اگه خودش تنها می رفت می گفت نخیر نروید...به هر حال گفتم که مدیرمان هم راضی است و من هم اگرچه بسیار سختم خواهد شد اما از اینکه مامان الی رو بیشتر خواهی داشت خوشحالم...راستی امروز مامان گرامی شما، عکس هایی از حمایت مردانه شما از مامان(دستتان روی شانه مادر به همراه غروری مردانه و حامیانه و البته دوستانه) و عکس های کلوزآپ با لباس فارغ التحصیلی دانشگاه تهران و همچنین صورت دون دونی شما به علت ابتلا به بیماری سنجاقک نشانمان دادند و الحق که عکس حامیانه تان باید در نمایشگاه گذارده می شد ولی چه کنیم که این مامان الی حجا اسلامی را رعایت نکرده بود...می دانم شما هم مثل ما هرچه می کشید از دست (محبتهای) این مامان الی می کشی!!!!


سمیه جان خوبی؟؟؟؟؟
م م ن و ن م .ه م .م ن.ه م.ف ن د ق
مامان ثنا و ثمین
5 اسفند 91 16:26
الی جون سلام گلم.چند روز پیش شنیدم که مرخصی زایمان برای اونائی که بچه زیر یکسال دارن تغیر کرده و 9 ماه شده و من ناخوداگاه به شما فکر کردم.ببینم شامل شما هم میشه نه؟!
امیر کوچولو بهتر شده؟


بله بله اگه این آقای رییس ما بگذارند ...
فندق مامان هم بهتره ممنونم
مامان امیرحسین
5 اسفند 91 18:47
سلام. یعنی واقعا خوشه ها اون طوری جوانه می زنند؟؟ من نمی دونستم.
جاجی فیروزت هم قشنگه.
مبارکتون باشه امسال و هر سال.


سلام
اینجوری گفتند حالا امتحان می کنیم بهتون خبر می دم ...
ممنونم
گلبرگ
6 اسفند 91 18:18
نزدیک عروسی م مامانم یک دسته ی پر از این گندما آورد و تو یه گلدون بلور گذاشت تو خونه مون به نیت رزق و روزی، حس خوبی داشتم
اما کم کم خرده هاش که خیلی هم تیز بود آزارم داد و با اولین خونه تکونی انداختمش بیرون
حالا تو فکرشم دوباره تجدید خاطره کنم



آخی ی ی ی ی ی ی
حتما این کارو بکن دوستم
ادم و پرت می کنه همون دورااااااااااا
خیلی خوبه
مامان ماهان
6 اسفند 91 21:40
سلام الی مامان.عیدتون پیشاپیش مبارک.
ماهان یه آهنگ میزنه که آخرش اینه:
"اون مرد خوب و بامزه حاجی فیروزه
میخونه و مزده میده عید نوروزه"
حالا با دیدن این حاجی فیروز بامزه شما یاد اون آهنگ افتادم.
.
.
.
نمیدونم من این جمله رو متوجه نمیشم یا اینکه امثال باید امسال باشه؟
الی جون این خوشه ها رو باید از الان بکاری چون دیرتر از گندم سبز میشه.البته اول باید سرو ته به مدت دوروز توی آب خیسشون کنی.(آب رو هم هرچند ساعت یکبار عوص کنی که بو نگیره)بعد بذاری توی ظرف موردنظر یا گلدون و آب کمی هم پاش بریزی و دورشو پارچه نمدار بکشی و آبپاشی روزانه انجام بدی.جایی مث بالکن که آفتاب میخوره(اگه خیلی سرد نباشه)هم خوبه.البته اگه گنجشکها باهاش جشن نگیرن.که در این صورت نوش جانشان.


هورا
چه دستور کاملی به من دادی
آخر هفته که خونه ام انجامش می دم
البته الان تو آبه ها ...
چه شعر قشنگی ...
اگه امیر یه کمی بزرگ تر بود یادش می دادم الانم براش می خونم تا یاد بگیره
متشکریم ....
مامان روشا
7 اسفند 91 9:28
سلام دیدم کلی براتون نوشتن چه قشنگ می نویسی البته واقعا راست می گن دست به قلم خوبی داری ، دوست دارم تبادل لینک کنیم


ممنونم
مامان سارا
8 اسفند 91 13:53
پس واجب شد بگم عیدتون مبارک ، اونم عید سه نفرتیون


ممنونم ....
عید شما مبارک مامانی سارا
امير علي (شيرين گندمگ )
9 اسفند 91 16:40
سلام عزيزم ممنونم كه ما سر زديد و خوشحالم كرديد . دوست خوبم شما خيلي عالي مينويسيد اميدوارم در كنار خانواده و فندق كوچولو هميشه شاد و خندان باشيد .

ممنونم


خیلی خیلی