امیر رضا همه کس الی مامان و بابا دلدلامیر رضا همه کس الی مامان و بابا دلدل، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره

اِليــــــــــــما

غرغر های مادرانه

1391/10/4 11:23
نویسنده : اِليــــما
358 بازدید
اشتراک گذاری

تاریخ امروز را که دیدیم شمارش قلبم به بالای 120 رسید ، می دانم که رسید  مطمینم ، آخر تجربه اش را دارم .5 دی هم رسید و لابد فردا 6 دی می آید ، دنیا هم که به آخر نرسید .این یعنی امیر فندق 5 ماهگی را هم پشت سر گذاشت و گذشت از این همه روز...

این یعنی من مانده ام و یک ماه مرخصی باقیمانده

این یعنی شمارش معکوس دوتایی بودن طولانی منو امیرک

این یعنی پایان قصه ی روزهای امیر فندقی الی مامان

این یعنی تبدیل غم پنهان چشمان الی مامان به بارش نم نم روی گونه ها

این یعنی تبدیل یک مادر تمام وقت به مادری پاره وقت و خسته

این یعنی دوباه های غمگین  اداره ای من

یعنی آغاز هزار راه نرفته ، هزار کار نکرده، هزار دلشوره ی نداشته،

امیرک: این ماه را هم مثل همه ی قبل تر ها  آنقـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدر  بغلت می کنم تا هم دستانم و هم گردنم درد بگیرد ، تا فرداروزی که پای حسرت بغل نکردنت به میدان آمد ، خاطره همین درهای شیرین مرهمی باشد  برای همیشه ام

آنقدر در بیداریت لبانم را در گردن و گوشت ، غوطه ور می کنم که این حس و حالم بماند برای روزهای کمتر داشتنت

 و دیشب شروع شد، کابوس روزهای اداره ، مانده بودی تنها در خانه و من سر کار بودم چقدر گریه کردم و راه رفته را به چه وضعی باز گشتم به امید دیدنت که نیمه های راه در اوج گریه و نگرانی با صدای گریه ات از خواب بیدار شدم ...

اصلا چه کاری بود مادر شدن؟؟؟؟

حالم از این مایاها بد می شود !!!!!!!!!!!!!!!!!با این پیش بینی نادرستشان.همان بهتر که دنیا تمام می شد و من در آغوش امیرک به انتها می رسیدم ...

امیرک شش ماهه شدنت مبارک مادر ، همین روزها شیرین ترش را برایت می نویسم

 


دیرتر نوشت : یادم باشد هفته ی بعد گله ای اساسی  کنم از دکتر نریمان، همان 4 ماه پیش که نگران شیر خوردن امیر در 6 ماهگی و بعد از مرخصی  بودم ؛ دعوایم کرد که ای خانم من به شما می گویم با ارامش به بچه شیر بدهید شما غصه 6 ماه بعد را می خورید، اصلا شش ماه بعدی وجود ندارد همه رفته ایم آن روز...بفرمایید دکتر نریمان ،این از پیشگویی مایاها که تو زرد از آب در آمد ، این هم از کار مجلس که معلوم نیست برای یک مصوبه 9 ماه شدن مرخصی زایمان چه چیز را اینطور زیر و رو می کنند در حالی که بودجه یکساله کشور را در چشم بر هم زدنی می بندند، آن هم از مادر و مادر شوهر و امثال هم که فقط آموخته اند امرت کنند به معروف بچه دار شدن و بعدش خودشان را آنقدر به مشغولیت بزنند که چشمانت باز بماند ....

خب بداخلاقم این روزها، حتما شما هم گاهی بوده اید

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (4)

گلبرگ
4 دی 91 13:18
گرچه من این روزها رو تجربه نکردم اما می تونم درک کنم چه حالی داری
عزیزم پسرک بسته ی مادر باشه خیلی بهتره
یکی از دوستام پسرک رو به مادر همسری می سپرد کارشون به جایی رسید که مادر از ندیدن پسرک افسردگی گرفت از بس پسری رو ندید
اونا هم بی ملاحظه همش پسرک رو می بردند به خیال اینکه به مادر لطف می کنند که ظلم بود


چقدر بد چقدر بد، راستش اندازه ی وایستگی من خیلی بیشتر است ، بی پسرک ناقصم کمم گلبرگ عزیزم
گلبرگ
4 دی 91 13:55
الهی قربون تو و اون امیرک
منم چنان خراب پسرکم که واسه دور شدن نیم ساعتی هم دلهره می گیرم همچنین اساسی


همین
مامان مهندس امیرسام
5 دی 91 8:34
الی جون منم این روزا رو گذروندم. ماه آخرش خیییلی سخته همش با خودت حساب و کتاب میکنی که الان یک هفته دیگه مونده الن 3 روز دیگه مونده... وااای
هفته اول سر کار رفتن هم سخته خیلی سخت.
راستی اگه قراره امیر رو مهد بذاری از دو سه هفته قبل از شروع به کارت کم کم بذارش تا عادت کنه. از روزی 2 ساعت شروع کن کم کم زیادش کن.
امیدوارم که ساعت کارت مثل من 5 نباشه و امیدوارم که راهت مثل من یه مسافرت از این سر شهر به اون سر نباشه...
خدا کمکت میکنه ان شاا...
برای منم دعا کن


کارم که دوره مامانی من ستار خان اون آرژانتین
یه دوست خوب تو نی نی وبلاگ پیدا شده که امیرو نگه داره
امیدوارم همه چی حل یشه
ممنون که راهنمایی می کنید
مامان سارا
5 دی 91 10:35
الی مامان این روزای سخت هم می گذره ولی این فکر همیشه آزارت می ده مثل من که روزهای بدون پسرم چه روزهای بی خودیست
ولی آیا چاره ای هست ؟
خوبه که حداقل یکی میاد خونه پیش امیرک و اونو تو هوای بیمار تهران جایی نمی بری
برات آرزوی موفقیت برای گذروندن روزای سخت بی امیرک می کنم


نه مامانی تصمیم نهایی نشده ، شاید امیرک را بردیم پیش کسی ولی در هر چند صورت و بهترین حالات روزهای کم بودن امیرک دردناک است آلوده است حتی آلوده تر از هوای تهران