امیر رضا همه کس الی مامان و بابا دلدلامیر رضا همه کس الی مامان و بابا دلدل، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 1 روز سن داره

اِليــــــــــــما

می نویسم ....

1391/5/27 19:35
نویسنده : اِليــــما
673 بازدید
اشتراک گذاری

می نویسم تا حس و حال این روزها اگر در ذهنم نماند، که بعید می دانم  نماند، جایی برای یادآوری  تمتم و کمال حس این روزهایم وجود داشته باشد

می نویسم تا یادم بماند که با چه مشقتی اندک اندک و آهسته آهسته کوشیدم تا بی دغدغه تر و راحت تر بزرگ شوی

 نه برای آنکه  به قول پدر بیاموزم که چه رنجی کشیده اند پدرها و مادرها!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! و بعد به راحتی یک شیشه کوچک شیره را از هم دریغ کنیم نه امیرم

می نویسم تا یادم بماند من و بابا عادل وجودت را تمنا کردیم و حضورت را با صلاح خدا به دستانش سپردیم

تو این جایی مادر در آغوشمان

وظیفه داریم تمام توانمان را تمام هست و نیستمان  راخرج بالندگیت کنیم بدون توقع و چشم داشت هیچ بازگشتی حتی به قدر یک سلام ناگاه و یا یک احوال پرسی اجباری

آزادی مادر ،‌هنگام بالندگیت آن وقتی که به مادر نیازی نداری ، بین بودن و نبودن بین داشتن و نداشتنمان

بین سر زدن یا نزدن به مادر

هیچ انتظاری از سوی من تهدیدت نمی کند ؛ اما من به حکم مادر بودنم به جرم اینکه بودنت را به خاطر اثبات مادر شدنم از خدا طلب کردم از هم اکنون تا همیشه خدمت رسانت خواهم بود ، هر وقت که بخواهی آنگونه که طالب باشی

 به یمن حضورت انتظارم از آدم ها را صفر کرده بودم ، اما نه تا اندازه اندکی شیره برای ازدیاد غذای جگر گوشه ام

آری پدر دوباره بد کردی،  شیشه شیره را گذاشتم که به سخاوتت برگردانم  روی جاکفشی است از همان دیشب ، خدا نگهدارد بلک را

گفت می خرم می آورم نگفتم چرا اما انچه زیاد است شیره

امیرم دیشب وقتی از میهمانی افطار پدر از منزل نو باز آمدیم چقدر بد خوابیدی مادر !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!تا ٢:٣٠ روی دستهای بابا بودی و تا صبح در آغوش مادر بیتابی کردی

نکند تو هم از قصه ی شیره رنجیدی؟؟؟ می دانم که این مطلب را برای نخواندنت می نویسم پاک می کنم تا ذهنت پاک پاک بماند . نوشتم برای سبک شدنم

لطفا ببخشیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد  

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

❤مامان آزی❤
27 مرداد 91 20:45
___________________-------- _________________.-'.....&.....'-. ________________\.................../ _______________:.....o.....o........; ______________(.........(_............) _______________:.....................: ________________/......__........\ _________________`-._____.-'شاد باشي مهربون ___________________\`"""`'/ __________________\......,...../ _________________\_|\/\/\/..__/ ________________(___|\/\/\//.___) __________________|_______|آرزومند آرزوهــــاي قشنگت ___________________)_ |_ (__ ________________(_____|_____) ............ *•~-.¸,.-~* آپ کردم *•~-.¸,.-~*...........
سمیه جون
28 مرداد 91 14:33
شفاف نبود من خیلی نفهمیدم چه شده است ولی امیدوارم خداوند مثل همیشه صبر بدهدت مامان الهام گل...گاهی خوب است که به صبوری شهره باشی و گاهی نه...
خاله نانان
31 مرداد 91 12:15
معبودا به بزرگی آن چه داده ای آگاهم کن تا کوچکی آن چه ندارم نا آرامم نکند.




نمی کند خاله نانان نمی کند فقط به شرط آنکه اندکی و فقط گاهی یادآوری داشته هایت را بلند بلند انجام دهی
همین
به همین سادگی