لِيديـــــــز اَند جِنتل مـــــــــــن (دو)
زندگي مشترك وقتي از سالهاي يك و دو و سه و چهار و پنج ميگذرد، مشتركين محترم اگر حواسشان به رعايت يكسري نكات و انجامِ بعضي از ريزهكاريها نباشد، حجم و اندازهيِ هر طرف در وسعتِ نگاهِ طرفِ مقابل كم كم ،كم و كمتر ميشود
و يك دفعه ميرسند به ساعتهايِ طولاني زُل زدنِ به تلويزويون و حرف نزدن و ساكت ماندن
و يكدفعه كلي فاصله دوان دوان ميرسد و مينشيند بينِ روزهايشان
ويكدفعه كلي دور ميشوند از هم و روزگارِ هم
زندگي مشترك وقتي از سالهاي يك و دو و سه و چهار و پنج ميگذرد، چون به روزمره و تكرار ميرسد نياز به مراقبت ويژه دارد...
جِنتل مـــــــنِ محترم؛
برايم خيلي قابل احتراميد؛ وقتي صبح ِ روزِ شنبه پيام ميدهيد" قرمه سبزي ديروز معركه بود بانو جان!"
برايم خيلي قابل احتراميد؛ وقتي به يمنِحضورتان تلفن همراهِ بانو هميشه شارژِ شارژِ شارژ است، مثلِ شما مثلِ بانو
برايم خيلي قابل احتراميد؛ وقتي هنوز گاهي كفشهايش را جفت ميكنيد، درِ ماشين را برايش باز ميكنيد و هنگامِ معرفيش با افتخار ميگوييد” شريكِ خوبِ همهيِ لحظههايِ من"
برايم خيلي قابل احتراميد؛ وقتي تابستانها رُزِ كِر ِم و زمستانها نرگسِ شيرازِ بيمناسبت برايش ميخريد
برايم خيلي قابل احتراميد؛ وقتي سوالهايِ تخصصي مربوط به رشتهاش را پيش از هر كسِ ديگر از او ميپرسيد
برايم خيلي قابل احتراميد؛ وقتي حواستان به رنگ، مو و مُدلِ ابرويش هست، درست مثل روزهايِ اوّل...
برايم خيلي قابل احتراميد؛ كه ميهمانِ يادداشت هايِ كوچكش ميكنيد، درست جا و وقتي كه انتظارش را ندارد
برايم خيلي قابل احتراميد؛ كه جنسِ حالش را، حالِ نگاهش را بهتر از هركسي ميدانيد و ميفهميد
برايم خيلي قابل احتراميد؛ كه برقِ نگاهش وقتي از شادي ميدرخشد بهترين هديهيِ روز تــــــان ميشود
برايم خيلي قابل احتراميد؛ كه به دور دورِ در سكوت و خريد درماني هر چند وقت يكبار اين همه احترام ميگذاريد!
برايم خيلي قابل احتراميد؛ وقتي به اتفاقِ تمامِ اهلِ خانه كيك و فشفشه به دست از در كه ميرسد؛ شگفتزده اش ميكنيد
برايم خيلي قابل احتراميد؛ وقتي كفشهايش هميشه واكس و لباس هايش هميشه اتو دارد.
برايم خيلي قابل احتراميد؛ وقتي ترتيبِ يك رستورانِ دو نفره به يادِ دورانِ نامزدي را ميدهيد،يك روزِ نيمهيِ ارديبهشتي و تا لحظهيِ رسيدن جايش را بروز نميدهيد
برايم خيلي قابل احتراميد؛ وقتي كه او بالاترين اولوّيتِ شما و زندگيتان ميشود و قولْ هايتان را قبلِ از سر رسيدش عملي ميكنيد!!
برايم خيلي قابل احتراميد؛ وقتي به محضِ رسيدنِ به محلِ كار با يك پيامك خيالش را آرام ميكنيد
برايم خيلي قابل احتراميد؛ كه خودجوش و داوطلبانه مديريت امور بچهها و منزل را يك روز به عهده ميگيريد و ميهمانِ مرخصي اجباريش ميكنيد
برايم خيلي قابل احتراميد؛ كه به سليقهاش براي انتخابِ لباسِ خودتان هم احترام ميگذاريد
برايم خيلي قابل احتراميد؛ وقتي به مرورِ زمان ثابت كردهايد نظرش صائبترين نظرهاست
برايم خيلي قابل احتراميد؛ وقتي حولهيِ سرش را رويِ شوفاژ براي از حمام آمدنش گرم ميكنيد
برايم خيلي قابل احتراميد؛ وقتي همهي قرارهايتان را بعد از شنيدنِ نظرش قطعي ميكنيد
برايم خيلي قابل احتراميد؛ كه ماشينتان راهِ منزلِمادرِ بانو را بهتر از هر جايِ ديگر بلديد
برايم خيلي قابل احتراميد؛ كه گاهي همهيِ وجودتان گوش ميشود و ساعتها او را جرعه جرعه ميشنويد
برايم خيلي قابل احتراميد؛ وقتي قوي و محكميد! دليلِ آرامش خانه و تكيهگاهِ روزهايِ سختي
برايم خيلي قابل احتراميد؛ كه ممنونيد از لطفِ خدا كه جز شما هيچ كسي خندوندنشو بلد نيست