از صادقانههايِ مادرانه ....
بدونِ هيچ دليل و برهاني اين موضوع يكي از صادقانههايِ مادرانه است
كافي است دو مادر (ترجيحاً داراي فرزنداني همسن بااختلافي در بازهيِ چهار سال) كه جنسيتِ فرزندانشان هم اهميّتي ندارد، بههم برسند
مهم نيست نسبتشان چه باشد، چند وقت يكبار هم بار ببينند يا اصلاً افزون بر مادر بودن نقطهيِ مشتركِ ديگري هم داشته باشند يا نه
كم حرفترينهايشان به هم كه ميرسند كلّي حرف و حسِّ و حالِمشترك دارند برايِ در ميان گذاشتن
بي مقايسهيِ بينِ بچهها از عاداتشان ميگويند و تَبَعاتِ ناخواستهاي كه از همين عادتها دامنشان را ميگيرد را با هم مرور ميكنند
اصلاً از همين مذاكرات دلنشين است كه مامانهايِ بالقوه هوسِداشتن بچه ميكنند و يا كاملاً بر عكس از اين خطرِ دلنشين حَذَر ميكنند
ديده شده است در برخي موارد حتّي والده هايِ تك فرزند به فكر داشتن دوّمي هم ميافتند ...
در ايّامِ نوروز ديدمان كم بود و بازديدمان خيلي كمتر ، امّا همان چند ديدِ كوتاه و مختصر خيلي خوب بود و دلنشين
پ ن اوّل :اين موضوع در مورد نسلهايِ قبل هم جواب ميدهد، مادرِ آقايِ خوب بسيار كم حرف و آرامند، اما وقتي در مورد يا با پسرك حرف ميزنند، كلاً معادله به هم ميريزد، انرژي كلامشان زياد ميشود و بالا ميگيرد
پ ن دوّم : زهرا جان برايِ همين كمْ بودنهايت هم ممنون، من خيلي چيزها خيلي چيزها را از تو و از زندگيت ياد ميگيرم ، هم تو هم دو جوجهيِ نازنينت را بسيار دوست داريم