امیر رضا همه کس الی مامان و بابا دلدلامیر رضا همه کس الی مامان و بابا دلدل، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 2 روز سن داره

اِليــــــــــــما

الی مامان بغلی می شود ....

امیر رضای مادر، این همه از همه ی تازه مادرها هم نسل و هم زمان مادرت مادرهای باسابقه در کمیت و کیفیت و زمان هم نسل و هم زمان با مامان جون از این وبلاگ و آن وبلاگ شنیدم که دردانه ی نازنینتان را بغلی نکنید بعدا برای خودتان سخت تر می شود!!! گوش نکردم که نکردم باخودم که دو دو تا چهار تا کردم و این کتاب و آن کتاب روانشناسی را خواندم ، و به حرف سنجیده دختر همسایه که کارشناس ارشد روانشناسی خانواده هم اتفاقا!!!!! است (پرستار روزهای همدانت را می گویم امیر فندقم ، خاله ایدا) گوش سپردم گفتم مگر چند وقت است ؟؟؟مگر در این چند وقت کم چند کیلو می شوی که از عهده وزنت نیایم ، مگر چند تا امیر فندق دارم و خواهم داشت .... پس به این نتیجه رسیدم که آنقدر...
1 آذر 1391

خدایم بخشنده و مهربان است

روي پرده خانه كعبه اين آيه از قران حك شده كه     نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُــورُ الرَّحِـــيمُ           و من تا هميشه به همين يك آيه دلخوشم ...     بندگانم را آگاه كن كه من بخشنده مهربانم   ...
1 آذر 1391

انتظار این روزهای خدایم

امیر رضای مادر همه ی قصه زندگی همین است، یک روز که نه زمانش نه مکانش نه کیفیتش در دست و توان ماست در اوج نیاز و احتیاج، ناتوان، ظریف و شکننده،بی قدرت تکلم، بی دندان، بی مو ، بدون اینکه قادر باشی راه بروی، چیزی بجوی، ارتباطی کامل برقرار کنی محتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــتاج محــــــــــــــــــــتاج نیازمند نیازمند وابسته وابسته برای ادامه ی زندگی ،به دنیا می آییم یک روز دیگر که باز هم نه زمانش نه مکانش و نه نوع و کیفیتش در اختیار و قدرت ماست دوباره در اوج نیاز و احتیاج،ناتوان،قد خمیده، نازک دل و زود رنج، بی دندان و کم مو و دوباره محتاج و نیازمند به دیدارش می شتابیم همه ی گستاخی و زورمندی نوع بشر در زندگی بین این دو روز اس...
1 آذر 1391