اوصیکم ....
اوصیکم ....اوصیکم .... اوصیکم
آن همه با کلی خواهش ....
مراقبِ روزهایِ قشنگ منتهی به آمدنِ بهار باشید، اصلاً روایت است شور و شعف، حس و حالی که در این روزها به وضوح مشهود است خیلی پررنگ تر از روزهایی است که بهار رسماً رسیده و توپِ آمدنش را درست لحظه ی تحویل ماه از زمستان به بهار زده اند ...
ابن بدو بدو های آدم ها، اتاق هایی که بعد سالی دنیا را بی پرده می بینند، باغچه های بیل خورده و سطل های پر زباله ای که ته مانده ی خاطراتمان را از ما به دیگری می رساند، خرید های هول هولکی بی توجیه، حراجِ تَه مانده های ِ مغازه ها، بازار داغِ شیرینی و آجیل با زمزمه ی خیلی هم واجب نیست...
همه دیدن دارد ...یک کمی هم در کنارِ خوش به حالی زمین و زمان و کوه و دریا و آسمان که چراغانِ آمدن ِ قدوم بهارند .... خوش به حالِ ما هم باشد بد نیست .... با همه ی رنج هایی که هست و دردهایی که تمامی ندارد
حسّ ِ خوبِ این روزهایِ نرسیده به بهار خانم ...مالِ شما مالِ زلالِ قشنگِ چشم هایتان