امیر رضا همه کس الی مامان و بابا دلدلامیر رضا همه کس الی مامان و بابا دلدل، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه سن داره

اِليــــــــــــما

کُنجد

1393/10/1 17:34
نویسنده : اِليــــما
483 بازدید
اشتراک گذاری

از شمال که بیایی، صندوق عقبِ ماشین پر است از کلی خوردنی خوش مزه و تازه که از آدم های ِ دوست داشتنی اطرافت هدیه یِ روزهایِ پایتخت نشینی ات شده، کلی تازه هایی که بیشتر از هر چیز ویتامین محبت دارند و حالت را خوب می کنند، خدا قسمتتان کند عمویی که باغش پرتقال و نارنج های آبدار دارد و قلبش کلی سخاوت و مهربانی

سه تایی نشسته ایم  پایِ بساطِ پرتقال و نارنگی و کیوی از آب گذشته

الیما پوست می گیرد و پسرک برگ برگ شان می کند و با ترتیبی که خودش درکش می کند، مرتبشان می کند در یک ظرفِ دیگر

باباب دل دل ناخونک می زند

امیررضا حینِ انجام ماموریتِ خطیرش: باباب دلدل امیر آماده نکرده  هنوز، صبر کن

باباب دلدل یواشکی ناخونک می زند

امیررضا دوباره می بیند و تذکر و این قصه ادامه دارد تا

امیر رضا در حالِ خوردنِ کیوی : الی مامان کیوی چی داره؟

الی مامان با اعتماد به نفس: ویتامین  ث پسرم

امیر رضا: نه کُنجد داره و دانه های کنجد را از کیوی جدا کرده و میل می کنند

الی مامان به برداشت جدیدی می رسد..


 

پ ن 1:پسرک تا یادم نرفته بگویم اگر مهری از طرفِ خانواده ی عمو و دایی و ... رسید؛ مطمینِ مطمین باش آنقدری که سخاوت و مهربانی زن عمو و زن دایی در آن دخیل است لطفِ عمو و دایی در آن جایی ندارد،

پ ن 2 : خوش به حال من که همه جوره پشتیبانی می شوم، از تخم مرغ محلی و آردِ برنجِ خانگی و میوه و مربا و رب انار ...تا تلفن های یک شب در میان و توجهی که گذرِ  سال ها کمرنگشان نکرده

خدایا بابت مامان بزرگ هزار هزار باز شکر ...سایه اش مستدام الهی ی ی ی

پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)