امیر رضا همه کس الی مامان و بابا دلدلامیر رضا همه کس الی مامان و بابا دلدل، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه سن داره

اِليــــــــــــما

وقتِ دل

1393/8/11 14:38
نویسنده : اِليــــما
490 بازدید
اشتراک گذاری

یک وقت هایی هم لازم می شود دلت را از هرجایی که هست، در هر عُمقی از دلتنگی که به سر می برد، با هر ترفند و حیله ای که بلدی و باید بلد باشی!!! بیرون بِکشی و بگذاری رویِ سرت، حلوا حلوایش کنی، به جایِ همه یِ نکوهش های همیشگی و قضاوت هایِ نا عادلانه، نازش را بخری، حرفش را بشنوی، صداقتش را تحسین کنی و به جایِ تمساحی خواندنِ اشک هایش، زلالِ برون ریزش را ارج بگذاری

 برگ ریزان که خواست پاییز شوی، رعد بیاوری و برق بزنی، سبز شوی، تازه شوی آنقدر مهربانی کنی که عقده اش باز شود، نگوها را یکی یکی با بغض بگوید، دلتنگی هایش را در کنارِ شنیدن هایت،  با تمامِ وجود شنیدن هایت کم کم ؛ کم کند

همان وقت هایی که باید هر دو دستِ دلت را بگیری، به هر چه معتقدی وضو کنی، وضویی که تازه ات کند، پاکت کند، به هر که معتقدی اقتدا کنی ، قامت ببندی و همه یِ دلت را بگذاری کفِ هر دو دستت

دستت را با همه یِ ایمانت عَلم کنی رو  به سویِ همان خدایِ یکتایی که از درگاهش جز مِهر نمی آید،

بعضی وقت ها، حتی اگر سالی یک بار هم  باشد، وقت وقتِ دل می شود، وقتِ رعایتش، وقتِ مراعاتش؛ وقتِ اینکه "دل جانم" بگویی با جانت صدایش کنی و  و "جانم" را  از زبانِ بی زبانش بشنوی، جانی که جانش برایت در می رود 

پ ن : هوا که حالش اینطوری هاست، بویِ عود این سویِ شیشه و خاکِ آب خورده ی ِ آن سویِ شیشه و پنجره ی ِ قطره قطره یِ مشبک؛ کار دل را می سازد، دَخلش را می آورد و بی سلاحش می کند، آهای آدم هایی که فکر همه چیز و همه کس هستید، مراقبِ دل ها باشید، دلِ خودتان، دلِ عزیزانتان، دلِ همان خانمی که تویِ مترو رویِ زمینِ از ناچاری ولو شده بود، دلِ راننده یِ تاکسی، دلِ عمویِ فروشنده، دلِ پسرکی که تویِ پارک دنبال ِ مادرش می گشت، دلِ آقایی که ظهر به ظهر دستکش به دست سطلِ زباله ی ِ اتاقِ اداره ات را خالی می کند، دل های آدم هایی که مریض دارند، دل هایِ پدرهایی که داغِ جوان دیده اند،

دلم حالا، این لحظه شورِ همه ی  دل های عالم را می زند، دل ها را رعایت کنیم

پسندها (4)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)