امیر رضا همه کس الی مامان و بابا دلدلامیر رضا همه کس الی مامان و بابا دلدل، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه سن داره

اِليــــــــــــما

معجزه ی چالِ لُپ

1393/7/19 19:18
نویسنده : اِليــــما
560 بازدید
اشتراک گذاری

پسرک ِ من

گاهی هم بی ارتباط با چرخشِ ماه و خورشید و چگونه قرارِ گرفتن زمین در کهکشان، هم خانه ات، خانمِ خوبِ خانه ی مشترکتان، بلند بلند فکر کردنش می گیرد، راه می رود و حینِ انجامِ کارهایِ تمام نشدنی خانه با خودش صحبت می کند و چون ایمان دارد تو محرمِ همه ی حرف هایش هستی، آن حرف های تهِ تهِ دلش را بی سانسور به زبان می آورد

یادت می ماند؟

  • الزاماً تو مخاطبِ همه ی آن مگوهایِ فوران کرده نیستی
  • اسم آن ها هر چه باشد، غر غر نیست، اصلا ماهیتشان با غر غر کلی فرق می کند، تو گمان کن درد و دل هایِ در راه است که جایِ گفتنشان اشتباهی به این جا رسیده است، یادت باشد برچسبِ "غرغر" که به فکرهایش بزنی، باید محترمانه آماده ی پایِ لرز نشستنش هم باشی

یادت بماند

همان حوالیِ فکرهایش بچرخی، با نگاهت مهرت را در خانه پخش کنی، ردِ دست هایش را بگیری و کار در دستش را با کمک دست هایت نصف کنی، یادت باشد آن موقع ها، حوله ی خیس رویِ زمین نگذاری، از وجود ِ کفشت در جا کفشی مطمین شوی، جایِ انگشتانت بر درِ یخچال نمانده باشد و خیمه ات را از روبه روی تلویزیون جمع کرده باشی، لباس هایِ رویِ بند را درست سر جاهایشان بگذاری و حواست باشد لکه هایِ رویِ آیینه ی دستشویی را در یک زمانِ مناسب دور از چشمش پاک کنی

مطمینم حواست به آستین هایِ پیراهن هایِ تویِ کمد بوده، مرتبشان کرده ای و سمتِ دکمه  یِ همه ی آنها رو به یک جهت است، آفـــــــــــرین دل بندم

در همه ی دقایقی که می گذرد، لبخند را به عنوانِ مهمترین رمــــــــــزِ موفقیت بر لب هایت حفط کن ، من به معجزه  یِ چالِ لُپ هایت ایمان دارم جانِ مـــــــادر ، پیامبر شو و معجزه کن

پ ن : عروسکم این کُلِِ قصّه بود،  از آن ور به این ور، روایت است خواندنِ این قصِّه از  این ور به آن ور به همان اندازه اعتبار دارد، البته که از میزانِ  ثوابش در مراجعِ معتبر بسیار آمده است

پسندها (1)

نظرات (0)