شناسنامه دار شدی
راستی مامان جون
بابایت مثل همیشه برنده شد
شناسنامه دار شدی مادر نامدار شوی انشالله
به همان اسمی که دلش می خواست به همان اسمی که نذر کرده بود به امام رئوف برای داشتنت
به همان اسمی که خاله نرگست دوست داشت پسری داشته باشد و اجل مهلتش نداد
شادی روح او بود و نذری که پدر کرده بود برای داشتنت که هم نامت را هم فامیلت را و هم پسوند فامیلیت را از او به ارث بردی
این شد حاصل دسترنج مادر تا کنون و همیشه
و ابن زبان طنز گونه واقعیت تلخ آمیزه ای است از عرف و شرع و دینمان و نه حتی اندکی بیشتر...
مهم بودن توست و سالم ماندنت و این همه ی خواسته من از تو را داشتن
امیر رضای مادر شدی و به همان رضای مهربان می سپمارمت که ضمانت آهو کرد تا ضامنت شود
که سالم و صالح بمانی و فردا به داشتنت افتخار کنم
آراد نگهبان همیشگیت سپنتای مـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــادر
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی