امیر رضا همه کس الی مامان و بابا دلدلامیر رضا همه کس الی مامان و بابا دلدل، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه سن داره

اِليــــــــــــما

نرسيده به كـــــوه؛

1393/5/23 16:40
نویسنده : اِليــــما
530 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

 

 

 

 

 

 

هروقت که زندگی قلمبه هایِ رویِ بازوهایش را بیشتر از قبل به رخم می کشد و ابروهایش را برایم  پَرت می کند آن دور دورها  و  با تمامِ توانش عرصه را از همه یِ جهات به سویم تنگ و تنگ تر می کند؛ آن وقتی هایی که بدجوری می مانم در منگنه یِ کردارش، درست یا غلط به این نتیجه می رسم که اگر دراينجا ئر ازدحامِ آهن و دود و عجله، غریب نبودم و می توانستم برایِ بعضی از کارهایِ کوچک و بزرگ رویِ کمکِ مامان یا ساعاتِ بازنشستگی بابا، بی منت ترین کمک هایِ عالم، حسابی حساب باز کنم، قادر بودم رویِ زندگی را لااقل يك جاهايي کم کنم

هر چند تمام این ده سال زندگی مشترک مهمانِ مربا، سبزی قرمه سبزی، نعناع جعفری، نخودفرنگی و .... مامان پز بوده ایم و حالا حالا هم  هستیم  انشالله

امّا بعضی وقت ها هم که مقصدِ سفرمان امن ترین خانه یِ عالم می شود و کوله بارم به علت همان امنیت، سبک ترین کوله، به این نتیجه می رسم چقدر خوب است كه اين‌جا غريبم،چه خوب است  که نرسیده به کوه هایِ سر به فلک کشیده یِ الوند، کوچه باغ هایِ شهری به قدمتِ هگمتانه همیشه دلتنگِ قدم هایِ مسافر من است، چه خوب است که آنجا هنوز خانه ای با یک ایوانِ بلند شب ها در سکوتِ محض و خنکایِ کوهپایه، چشمکِ ستاره هایِ نوجوانیم را برایم به ارمغان می آورد و همه یِ آن حس هایِ قشنگ را یادآوری می کند

چه خوب است که منِ عاشق می توانم در هزار تویِ بافتِ قدیمی بازارش بی دغدغه یِ دیر شدن و کم آوردنِ زمان، گوجه یِ گردِ آب دار و فلفلِ دلمه ای قرمز دست چین کنم، سیر و موسیر بخرم و پیازهایِ سفید و یک دست اصفهان بر چینم و در حالی که محموله یِ  سنگین و ارزشمندم را به  زحمت به سمتِ ماشین می برم همزمان از فضا و قضای غربت نشین کن و و آرامشِ آدم ها و ارزانی قیمت ها و صمیمت جاری در لحظه ها لذت ببرم

 

g

چه خوب است که حیاطِ آن خانه چاه دارد و مامان کلی سبد و ظرفِ بزرگ وکوچک دارد برای شستن و خورد کردنشان، چه خوب که بامش بلند است و جانِ آذوقه هایِ زمستانم از گزندِ حشره ها ایمن می ماند، چه خوب که پسرک چندروزی تلافی  صرفه جویی در آب  را آنجا با آب چاه و  حینِ شستنِ شستنی هایمان جشن گرفت،

چه خوب که تولدم مهمانِ مامان شدیم و در کنارش شادی هایم را جشن گرفتم ، به پسرک خوش گذشت، به آرامش رسیدیم و زور بازوی دنیا برای مدتی به زورِ امنیت لحظه هایمان نمی رسد

چه خوب که کلی وسیله ی خوب دارم برای گذر از روزهایِ کوتاهِ پاییز و غروب های یک دفعه ای زمستان

 

برای عروسم :  این روزها خیلی چیزها ماشینی شده، خودمان معتقدیم که تکنولوژی بی هیچ زحمتی خودش را رسانده تا بیخِ گلویمان، شاید خیلی وقت ها ندانسته و نا خواسته اسیر جولانش شده ایم، راستش خودمان مانده ایم میوه را با پوست بخوریم یا بی پوست، روغنِ گیاهی بهتر است یا حیوانی، چند وعده گوشت در هفته منطقی است؟ لبنیات را پاستوریزه بخریم یا اعتماد کنیم به ماست بندی هایِ شیک ِ موجود، تمام سعیمان را می کنیم برگردیم به غذاهایِ یواش و دم نوش هایِ گیاهی و تلمبار نکردنِ مواد غذایی در فریزر، حسابی در تلاشیم برای تغییر ذائقه، اما نسخه هایی که برایمان می پیچند، هر روزش با دیروز و فردایش متفاوت است و اساسی بلاتکلیفمان کرده؛ لابد  قضاوت فردای شما از روزهای اموروز ما شنیدنی است . ولی زندگی در این روزها هم زیباست و کلی زیبایی دارد

 

پسندها (2)

نظرات (7)

دریا
25 مرداد 93 9:58
سلام دوست خوبم تازه با وبلاگت اشنا شدم واز این که اینقدر زیبا مینویسی لذت میبرم ممنون میشم اگه بگی چه طوری گنجینه لغتت روزیادکردی تا با دخترکم از همین الان کار کنم.یک دنیا ممنون.
اِليــــما
پاسخ
سلام دروووووووود خوش اومديد ممنونم شرمنده مي كنيد عزيزيد جايي خوندم بايد باهاشون زياد صحبت كنيم و زياد كتاب بخونيم سعيم و مي كنم
mahtab
25 مرداد 93 17:31
سلام سفر بخیر تولدتان مبارک خدا حفظشان کند برایتان چه دور باشید ازایشان چه نزدیکشان باشید...مهم بودنشهان و کمکهای پنهانی و یواشکی و گرمشان است که در این روزهای سرد دنیای تکتولوژی حسابی مزه می دهد نفهمیدم کجاست این شهر پدری زیبایتان! عکس اولی از سمت راست را نیز نگرفتم چیست!
اِليــــما
پاسخ
سلام درووود ممنونم ممنونم موافقم موافقم همدان عزيز جان مورچه بازي اميررضا
mahtab
25 مرداد 93 17:31
راستی اگر حمل بر فضولی نباشد میتوانم بپرسم الیما یعنی چه و ایا اسم حقیقی شماست؟ ممنونم
اِليــــما
پاسخ
عزيزم اين چه حرفيه نه سريال دكتر قريب خاطرتون هست؟؟ زري مامان؟؟ من از هومن موقع دوست داشتم الي مامان يك ني ني باشم الي + ما رو با هم جمع كردم و شد اليما بعد فهميدم ذاتا براي خودش يك اسم بوده
غزاله
26 مرداد 93 1:48
چه لذت بخشه این روزها....گوارای وجودت.تولدتم مبارک دوست عزیزم...با ارزوی داشتن روزهایی به شیرینی قند ...
اِليــــما
پاسخ
سلام غزاله جان ممنونم عزيزم ممنونم
mahtab
29 مرداد 93 8:17
چه جالب! زنده باشين الهي اليما جان حدس زدم منظورتون همدان باشه...يکي از دوستانم که چون شما خوب و عزيزه برام ساکن شهرشماست اتفاقا
اِليــــما
پاسخ
دروود بر شما و همشهري مت ممنونم عزيزم
دریا
29 مرداد 93 9:14
از پاسخ خوبت ممنونم عزیزم لطف کردی.
اِليــــما
پاسخ
عزیزید من ممنونم
زیبا
31 مرداد 93 15:41
سلللللللللللااااااااااااااااااااام واقعا از خوندن نوشتههاتون لذت میبرم خیلی به وبلاگتون سر میزنم اما این اولین کامنته من هنوز مادر نشدم اما شما این حس خوب رو در من با نوشته های زیباتون صدچندان میکنید. همدان برای سکونت تشریف آوردین؟ من ساکن این شهر زیبا هستم عاشق طبیغت چهارفصلش هستم. امیدوارم همیشه خوش باشید و بهترینها نصیب شما و خونواده بشه
اِليــــما
پاسخ
درووووووووووووود هم شهری من همدان به دنیا اومدم بزرگ شدم حاکم همدانه اما خونم نه خیلی خوشحالم از آشنایی با شما