آدم ها هم مثلِ اشیاء
آدم ها هم مثلِ اشیاء . . . در این زمینه یِ خاصش را می گویم...حفظ حالت و و ضعیتِ موجود در شرایط معمول که سخت نیست .. باید در شرایطِ غیر معمولی آدم ها را اندازه گرفت . . طاقتشان را سنجید و صبرشان را محک زد ..
اشیاء اندازه هایشان همیشه ثابت نیست، گرما حجیم ترشان می کند...بلند ترشان می کند بر وسعتشان می افزاید... و سرما ، منقبضشان می کند.. از حجمِ در شرایطِ عادی آن ها کم می کند ... کوچکشان می کند
این ها ، همان درس هایی است که در کتابِ علوم خواندیم ... و همین طور، رسانا بودن و نارسانا بودنشان را ...
کاش روزی ، روزگاری در گذرِ آنچه که از عمر می گذرد برسم به جایی که
برایِ نا خوشی ها و اضطراب های ِ غیر ِ منتظره ای که رُخ می دهد، نارسانایی کنم .... در خودم نگهشان دارم و به نزدیکانم منتقل نکنم . .
در عوض، شادی ها که می رسند ... خبرهایِ خوب و وعده هایِ نابِ خدایم که محقق می شود ... برشان دارم بروم نزدِ عزیزانم ... رسانا شوم و شَعَفم را با لحظه هایشان بیامیزم . . نور افشاني چشمانم را به نگاهشان وصل كنم و از شادي هم سر ريز شويم
کاش کنترلِ انبساط و انقباضم بیشتر از اینکه در دستِ وقایع باشد ، در اختیار ِ خودم قرار گیرد ... و کمتر مدام و تند تند ، کوچک و بزرگ شوم و بعد دردِ پشیمانی بگیرم از این کم و زیاد شدن . . .