امیر رضا همه کس الی مامان و بابا دلدلامیر رضا همه کس الی مامان و بابا دلدل، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه سن داره

اِليــــــــــــما

به بهانه هشتمین ماه همسفری من و دردانه ام

1391/3/21 15:45
نویسنده : اِليــــما
633 بازدید
اشتراک گذاری

نازنین فرزند دلبندم

اینک در آستانه هشتمین ماه  سفر مشترکمان، در روزهایی که لحظه لحظه اش  با حس و حالی متفاوت ترجمه می شود، گرمای هوا مضاعف می گردد و سنگینی وزن نازنینت نشانه ای پررنگتر از حضورت را به تصویر می کشد، فارغ از کوچی که چندی پیش اتفاق افتاد، بیشتر از قبل، دقیق تر از گذشته و با تامل تر از ایام پیشین  به راز خلقت،  به معجزه  تولد می اندیشم

عزیز دل مادر بسیار بسیار مشتاقم از حس و حالی که در این 9 ماه تجربه می کنی مطلع باشم

گویا قدرت خواب داری و دیدن رویا

در رویاهایت چه میگذرد جایی از رویاهایت مکانی به اسم زمین را به تصویر می کشند؟ چه میبینی آراد مادر؟؟؟

برای من و بسیاری از زمینیان تولد موجودی به نام  تو  نشانه امید خداوند است به خلف شدن فرزندان آدم ، آمدنت از آن دیار سراسر پاکی و درخشندگی و نور پیامی است از سوی یگانه معبودمان دال بر هدفدار بودن نظام خلقت و جدای این احوالات القای حس غروری است که به واسطه مادر یا پدر شدن ارزانی برخی از بندگان خود می گرداند که کاش و ای کاش لیاقت  شکر گذاری آن نعمت و خوب بندگی کردن در برابر  این لطف عظیم را داشته باشیم .

این خلاصه حس های یک مادر است ، درنگ تامل  سکوت شاکر بودن اندیشیدن دلهره اضطراب نگرانی شادی خستگی تفاوت و مجموعه ای از تناقض های بزرگ ،

خلاصه حس فرزند بودنت چیست مادر؟؟ در بطنم چه می کنی           تکان های همیشگی و زیادت از چه نشات می گیرد؟ رویاهایت مملو از چیست؟؟؟ کاش می شد تو نیز از خودت برایم  می گفتی و مادر شعر چشمانت را از بر می نمود

عجیب در کوششم عکسی از تصویرت برای این روزهایم  مجسم کنم

از راز چشمانت

نوع نگاهت

جنس دلت

عمق آرزوهایت

و طرز نگرشت به زندگیییییییییییییییییی

برای به بر کشیدنت صبوریم رو به اتمام است و هنوز که در وجودم داشتنت را عاشقانه شادم ، دلتنگ روزهای بی حضورت هستم

دوستت دارم ، کاش و ای کاش بابا عادل به التماس های این روزهایم دل می داد و از حس و حالش برایت می نوشت ، کاش می دانست حس این روزها لحظه به لحظه متفاوت می شود و فردا برای  نوشتن این روزها دیر است ، برای صبوری قلب مادر همیشه دعا کن آراد..................

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

سمیه جون
22 خرداد 91 9:51
هاها...دیروز نمره های کلاسی زبان رو خوند شدم 86....اگه بخوام 88 بشم جمعا که باید آخر ترم رو 90 بشم...


خب باید بشی دیگه مادر جان
سمیه جون
22 خرداد 91 9:53
خوب چرا شما از احساسات بابا عادل براساس حرف هایش نمی نویسید.
اگر حرف هم نمی زنند، برای تحریکشان دو سه تا مطلب ضایع بنویسید به حرف می آیند...