امیر رضا همه کس الی مامان و بابا دلدلامیر رضا همه کس الی مامان و بابا دلدل، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره

اِليــــــــــــما

چشمان خدا

1391/8/29 8:27
نویسنده : اِليــــما
408 بازدید
اشتراک گذاری

امیرم

در چشمانت که چشم می دوزم آنقدر عمیق و با دقت به نگاه مادر می نگری که تمام تنم را ترسی غریب فرامیگیرد

انگار تمام رفتار آشکار و پنهان مادر را دیده ای  از بر کرده ای، کفر نمی گویم انگار از نگاه خدا و با علم به اعمالم به من نگاه می کنی این می شود دلیل آن ترسی که انتهایش خیلی دور است .

از نگاهت چشم بر می دارم که توان ادامه ی این دور و تسلسل را ندارم، این روزهای اول محرم هرچند اصلا عاشورایی نیستم خیلی به هم ریخته ام ، آن همه عهد وفا نکرده در یک سو...

این همه نعمت بی شکر مانده این سو...

اوج بد بندگی هایم

بهانه گیری هایم

کفران ناخواسته این همه نعمتی که توان شکر گزاریش را ندارم

چقدر بزرگ و خوب و بنده نوازی .........

مرا به حال خودم وامگذار، دستان امیر را که میگیرم بدون هیچ تشبیه عقلانی به گمانم دستان توست که برای کمک به من اینگونه نازل شده است بر روزهایم

اگر نگاه امیر نگاه توست ، اندکی فقط اندکی غیر رسمی تر ، مهربان تر و بنده نواز تر

خودت برای خوب بودنم کمک کن، قدر لحظه هایم را تو به من بچشان تا فردا حسرتش را جرعه جرعه ننوشم...

آغوشت مثل همیشه باز است؟؟؟؟یا این روزهایت پر شده از طعم ناب بنده های پاک و خوبت ؟؟؟ من هم هستم اینجایم در بیکرانه ی تلخ دنیایی که تو مالکش هستی!!!! به دادم می رسی؟؟؟پر از فریادم از خودم از این روزهایم که در رویاهایم پر بود از کارهای خوب جامانده ...زود زود زود این روزها می گذرد

روزهایی که می شود پر باشد از تو و امیر و من

روزهایی که می شود بازگشتی به عقب تامل در حال و برنامه ریزی برای آینده باشد

فرصت خوبی است اما زود می گذرد

نکند تقصی این روزهای کوتاه پاییزی است ، صبح ها که زود بلند می شوم  در طول روز هم که نمی خوابم

باید مروری کرد بر همه ی اتفاق های روزم

می توانم ترمیمش کنم ، تو که باشی هزار کار نکرده دیگر را هم می توانم

تو که باشی من می توانم ..............................

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

زری مامان مهدیار
30 آبان 91 14:19
الی مامان عزیز بی نظیر می نویسی اینقدر که پر می شوم از حس مادرانه و شیرین
و به مدد نوشته هایت شکر خدا را بیشتر می کنم


حس بازگشت ناپذیری است مخصوصا برای من که متاسفانه می خواهم تنها به این امیر فندق قناعت کنم، شکر خدا را بجای آوردنسخت است ،خدایا متشکریم ممنون که سر زدید و نظر گذاشتین
زری مامان مهدیار
30 آبان 91 14:20
عزیزم با اجازه لینکتون کردم


موجب افتخار