کمی کمتر از 4
هر چند شاید درست نباشد،اما رفته رفته و کم کمک،هم زمان با بزرگ شدن دست و پا و عقلت !!!!، فاصله ات از همان چهار وجبِ امن آغوشم کمترمی شود، اما به نظرم دل کوچک ت با مرور زمان دلم را بیشتر و بیشتر گرم می کند، هر رقمی که به سال و ماه و روزهای زندگیت می چسبد، گرمای دلم خودش را مچاله می کند در بالا و پایینِ قد و بالایت ... شاید خوب نباشد شاید نپسندند اما در حال تلخیصم در وجود کسی به نامت . . . حس این روزهایم در مواجه با تو غریب است ... حتی با خودم ... حتی برای خودم