شبحِ سفيد با يك حفره يِ سياه به جايِ چشم ....
شبحِ سفيد با يك حفره يِ سياه به جايِ چشم .... همين!!! تا همين چند وقتِ پيش؛ اين تصوير، همه يِ تصوّرِ من و هم سن و سالهايم از موجودي بود كه ممكن بود؛ يك دزد، يك قاتل، يك جاني را پشت ِ سفيدي ِ ترسناكِخودش پنهان كرده باشد و يا در بهترين حالت يك موجود ِ ناشناخته اما اين روزها؛ كليكِ چپِ دكمهِ موسم وقتي با صدايِ تيكِ يواشش رويِ هايپر لينكِ پيوندي مي نشيند و مرا وصل مي كند به يك وبلاگِ جديد... يك سرزمينِ فتح نشده!دلم ...هُري مي ريزد انگار همان شبحِ سفيد پوشِ يك چشمي روبه رويم ظاهر مي شود مدام فكر مي كنم پشتِ نقابش يكي از بستگانم ، از خيلي خيلي نزديكانم با يك صفحه كليدِ بزرگ در دست، نشسته است و تُند تُ...